رئیس خزانه استان با اشاره به واریز 3291 میلیارد درآمد خراسان رضوی به حساب خزانه دولت طی 5 ماه امسال خبر داد:
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نماینده طالبان در دفتر قطر: عبدا... و کرزی در دولت آینده نقشی نخواهند داشت
شریفی- امیرخان متقی، عضو شورای رهبری طالبان و رئیس شورای امر به معروف و نهی از منکر با انتشار یک فایل صوتی از شکست مذاکرات این گروه با سران پنجشیر خبر داد.عصر دیروز نیز حساب های مجازی وابسته به طالبان ویدئویی از هجوم صدها طالب به همراه تجهیزات زرهی و یک بالگرد به سمت پنجشیر را منتشر کردند. او گفته است افراد گروه طالبان در چهار طرف پنجشیر آماده باش هستند. در این نوار صوتی، متقی میگوید: «ما بسیار تلاش کردیم که موضوع پنجشیر از طریق گفتوگو حل شود. نمایندگان طالبان با علمای پنجشیر متعدد ملاقات کردند. در چاریکار (مرکز ولایت) پروان با مسئولان مذاکرات صورت گرفت اما متاسفانه تاکنون نتیجه نداده است.» این مقام طالبان گفت گرچه هنوز تلاشها برای حل مسالمتآمیز درگیری در پنجشیر ادامه دارد ولی گروه طالبان آماده جنگ است. او با لحنی تهدید آمیز گفته: «افرادی را که خواهان جنگ هستند بگویید که شما با همکاری آمریکا و ناتو نتوانستید کاری کنید، در یک جغرافیای کوچک چرا مردم را دچار مشکل میکنید.» پس از سقوط کابل و فرار اشرفغنی، امرا... صالح، معاون اول دولت سابق افغانستان و احمد مسعود، فرزند احمد شاه مسعود با هم متحد شدند و «مقاومت پنجشیر» اعلام موجودیت کرد. پنجشیر درهای طولانی در ۱۰۰ کیلومتری شمال شرق کابل و تنها منطقه افغانستان است که هنوز به اشغال طالبان در نیامده است. در روزهای گذشته چندین حمله پراکنده به این منطقه انجام و از سوی مقاومت پنجشیر دفع شد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توکلی - سرنوشت مذاکرات برجامی در دولت سیزدهم و این که نتیجه جدال تیم مذاکره کننده ایرانی در وین به کجا خواهد رسید؟ یکی از سوالاتی بود که پیوسته پرسیده می شد و در این بین تحلیل گران سیاسی نیز پاسخ های متفاوتی به این سوال می دادند. حالا اما آن طور که حسین امیر عبداللهیان رئیس جدید دستگاه دیپلماسی کشورمان خبر داده جمهوری اسلامی ایران به دنبال دستاورد ملموس در مذاکرات بوده، عجله ای برای ورود به میز برجام نداشته و تا دو سه ماه آینده خبری از مذاکرات وین که شش دور آن برگزار شده نخواهد بود:« به طرف مقابل گفتم باید به دنبال این باشید که رویکردتان را در مذاکره تغییر دهید و رویکرد اتلاف وقت را هیچ کسی نمی پذیرد و در عین حال مذاکره باید دستاورد ملموس داشته باشد....طرف مقابل خودش این درک را دارد که یک فرایند دو تا سه ماهه زمان می برد که دولت جدید مستقر شود و برنامه ریزی برای هر گونه تصمیم داشته باشد؛ البته حتما این مورد یکی از موضوعاتی است که در دستور کار سیاست خارجی و دولت قرار دارد.» این درحالی است که به گزارش انتخاب ،خبرنگار وال استریت ژورنال مدعی شده است که گویا دولت ایران در گفت و گو های خصوصی از احتمال از سرگیری مذاکرات تا اواخر سپتامبر (شهریور) سخن به میان آورده است . همزمان المیادین گزارش داد که روز گذشته لودریان وزیر امور خارجه فرانسه در تماس تلفنی با امیر عبداللهیان خواستار از سرگیری هرچه سریعتر مذاکرات هستهای شده است. درعین حال ، موکول شدن مذاکرات وین به حوالی آذرماه با واکنش هایی در فضای مجازی همراه شده است. رحمان قهرمان پور، کارشناس و پژوهشگر سیاست خارجی در این باره دو دلیل از صحبت های وزیر امورخارجه کشورمان برداشت کرده و در صفحه توئیتر خود نوشته است :« اظهارات امیر عبداللهیان درباره این که آغاز مذاکرات احیای برجام 2-3 ماه طول می کشد می تواند دو دلیل داشته باشد.1) تعیین مسئول مذاکرات و انتقال یا عدم انتقال آن به شورای عالی امنیت ملی 2) برتری موضع آن هایی که می گویند تاخیر در مذاکرات به نفع ایران است و می تواند امتیاز بیشتری بگیرد.»کاربری نیز این تامل دو سه ماهه را نشانه ارزیابی دولت سیزدهم از تاب آوری کشور در خصوص تحریم ها دانسته است:« شاید دولت جدید می خواهد ببیند می تواند با اتخاذ تدابیری در داخل اوضاع را بهبود دهد یا خیر. اگر تست موفق باشد، سفت گیری بیشتری در مذاکرات خواهند داشت». از سوی دیگر اما کاربرانی هم بودند که دلیلی برای این تامل دو سه ماهه جمهوری اسلامی در قبال مذاکرات برجامی نیافتند و در این بین کاربری با اشاره به این که ضرورتی برای این مکث طولانی وجود ندارد ، نوشت:« ۳ آذر۱۳۹۲ یعنی تنها کمتر از ۱۰۰روز بعد از تشکیل دولت روحانی توافق ژنو بین ایران و 1+5منعقد شد. حالا وزیرخارجه دولت جدید می گوید برای تعیین تکلیف سیاست مذاکراتی دولت رئیسی سه ماه وقت لازم است.»
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون پدافند هوایی ارتش خبرداد
محمدی- در سالروز تشکیل نیروی پدافند هوایی ارتش و با حضور فرمانده این نیرو، دو محصول جدید پدافندی برای حراست کامل تر از آسمان ایران اسلامی رونمایی شد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شنیدن درد و رنج عزیزان جانبازی که از جان و هستی شان گذشتند تا مردم کشور در امنیت باشند، غم انگیز است اما برخی از این جانبازان قصه ای متفاوت دارند. قصه ای که وقتی خانواده هایشان تعریف می کنند ناخودآگاه اشک از چشمانت می ریزد و غم سراسر وجودت را می گیرد. امروز می خواهیم روایت فرزند یک جانباز اعصاب و روان را بنویسیم که در رشته توییتی منتشر کرده بود. رشته توییتی که خواندنش شاید بتواند گوشه ای از درد و رنج این عزیزان و خانواده های شان را نشان دهد و تلنگری باشد تا قدردان این عزیزان باشیم. محمد ... در رشته توئیتی نوشت:
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 4 نظر
یادداشت روز
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده
مسیر صعود به بلندترین نقطه کره زمین از خطرناکترین فرودگاه جهان شروع میشود. اورست، بلندترین کوه جهان جزو رشته کوه هیمالیاست و در کشور نپال قرار دارد. برای صعود به اورست علاوه بر اینکه مراحل بسیار پیچیده و پراسترسی را باید پشت سر گذاشت، ابتدا باید در فرودگاه لوکلا که کوچک ترین فرودگاه نپال و در عین حال، خطرناکترین فرودگاه جهان است به سلامت فرود بیایید. کوتاه بودن طول باند این فرودگاه، قرار گرفتن آن در بین کوهستانهای سربه فلک کشیده و صخرههای سنگی، نزدیک بودنش به درههای عمیق و خطرناک و... باعث شده تا این فرودگاه، یکی از ترسناکترین محلها برای نشستن هواپیماها باشد. «امین دهقان»، هیمالیانورد ایرانی که به عنوان تنها نماینده ایران در سال 2021 برای صعود به اورست به نپال رفته بود، مسیر صعودش را از همین جا شروع کرد. امسال شرایط صعود به اورست بسیار خاص بوده است چون دولت نپال رکورد مجوزهای صادر شده برای صعودبه اورست را شکست و میزبان بیش از 400 کوهنورد برای صعود بود. در پرونده امروز زندگیسلام با «امین دهقان» تنها نماینده امسال کشورمان برای صعود به اورست که حدود دو ماه طول کشیده و خاطرات عجیبوغریبی از شرایط آنجا و نحوه صعودش دارد، گفتوگویی داشتیم که در ادامه خواهید خواند.
از 11 سالگی عاشق کوهنوردی شدم
«به نام خالق کوهها. امین دهقان هستم، متولد سال 1358، متاهل و دارای دو فرزند. کارشناسارشد مهندسی عمران و تنها فاتح ایرانی اورست در سال 2021». دهقان با این مقدمه درباره نحوه علاقهمند شدنش به کوهنوردی میگوید: «آشنایی و علاقهمندیام به کوهنوردی به سالهای کودکیام از 11 تا 12 سالگی برمیگردد که پدرم من را میبرد کنار زاینده رود.
ما در حاشیه شهر زندگی میکردیم و خانهمان نزدیک به رودخانه و کوه بود. به عبارت دیگر بین کوه و رودخانه بودیم و با چند قدم پیادهروی به هر دو میرسیدم. بنابراین من شنا را در زایندهرود و کوهنوردی را هم در همان جا تا حدود زیادی یاد گرفتم. هم اکنون به بیشتر قلههای ایران با موفقیت صعود کرده و 10 صعود برون مرزی هم داشته ام.»
میخواهم اولین ایرانی باشم که قلل هفتگانه را فتح می کنم
دهقان درباره هدفش از فتح اورست میگوید: «تقریبا از سه سال پیش تصمیم به صعود به اورست گرفتم، چون در پروژه و هدف کوهنوردیام بود. من به دنبال سونسامیت، یعنی فتح قلل هفتگانه جهان هستم. به بام هفت قاره دنیا میخواهم صعود کنم. تا امروز هیچ ایرانی موفق به این کار نشده است. من سال 94 کلیمانجاروی آفریقا و البروس اروپا را صعود کردم، سپس سال 2018 آکونکاگوا، بام آمریکایجنوبی را و حالا هم موفق به فتح اورست شده ام. امیدوارم که به عنوان اولین ایرانی، نامم در تاریخ کوهنوردی کشور بعد از فتح قلل هفتگانه ثبت شود.»
3 سال پیش ماشینم را فروختم تا به اورست بروم
این کوهنورد درباره زمانی که برای اولین بار تصمیم به فتح اورست گرفته، اینطور توضیح میدهد: «سه سال پیش ماشینم را فروختم تا به اورست بروم. آن موقع دلار سه هزار و 500 تومان بود. میتوانستم با آن پول بروم اما رئیس هیئت کوهنوردی استانمان من را منصرف کرد و گفت صبر کن تا برایت اسپانسر پیدا کنیم که این کار را هم انجام نداد. بعدش هم دلار با سرعت زیادی رفت بالا و من ماندم. قرار بود سال گذشته راهی اورست شوم، حتی بلیت را هم گرفتم اما نپال به خاطر شیوع بالای کرونا، اجازه ورود به کشورش را نمیداد. امسال برای من دعوت نامه فرستاد و از طرف وزارت ورزش مجوز حضور در آنجا را گرفتم چون عضو تیمملی هیمالیانوردی محسوب میشدم. بنابراین قرار بود اگر موفق به فتح اورست بشوم، مدال طلای جهان به من اهدا شود. البته تا امروز فقط حکم مدال را به من داده اند و از جایزه این دستاورد، هیچ خبری نیست.»
150 کوهنورد کرونا گرفتند
«یکی از سختیهای صعود به اورست در سال 2021 نسبت به دورههای پیش، کرونا بود. در اورست اصلا پروتکلهای بهداشتی رعایت نمیشد». دهقان با این مقدمه می گوید: «20 فروردین امسال به سمت نپال پرواز کردم. پروسه صعود من، تقریبا دو ماه طول کشید. پروسه صعود به اورست نسبت به قلل دیگر، طولانیتر است. در بیسکمپ که ارتفاعش بیشتر از 5 هزار متر بود، انبوهی از آدمها حضور داشتند که این خیلی خطرناک و مخالف با پروتکلهای بهداشتی بود. امسال رکورد صدور مجوزهای صعود به اورست شکسته شد و بیش از 410 کوهنورد در آن جا حاضر بودند. به انضمام راهنماها، آشپزها و... . متاسفانه کرونا به آنجا هم رخنه کرد و همان روزهای اول، 30 نفر کرونا گرفتند و تا روز آخر، این تعداد به 150 نفر افزایش پیدا کرد. در کمپ اصلی هم اصلا چیزی به نام قرنطینه نداشتیم و پروتکل بهداشتی در اورست بیمعنی بود. بنابراین شرایط بسیار عجیب و غریبی در آنجا حاکم بود که صعود را سختتر از گذشته میکرد.»
چندین بار تصمیم گرفتم که بیخیال صعود شوم!
«به جز کرونا و مشکلات ناشی از آن، شلوغی مسیر اورست هم کار را بسیار سخت کرده بود»، دهقان میافزاید: «به عنوان مثال هنگامی که بالا میرفتیم یک عده میخواستند پایین بیایند و مجبور بودیم طنابهای حمایتی خود را در آن ارتفاع بالا باز کنیم. در ارتفاعی که پرتگاه، یخچال، برف و... وجود دارد باید طناب خود را باز میکردیم تا نفر بالایی رد شود! ترافیک مسیر بسیار آزار دهنده بود و بسیار اذیت شدیم. من بارها خواستم که صعود به اورست را ترک کنم و از رسیدن به قله منصرف شده بودم و دو بار به قطعیت رسیدم که برگردم و قید همه پولهایی را که برای سفر خرج شده هم زدم! به دو بچه خود فکر کردم که جان خود را در این کوه حفظ کنم و برگردم. این به دلیل شرایط سخت بود و حتی چندین بار کاملا از زندگی و زنده برگشتن ناامید شدم.»
صعود به اورست
نیاز به رفت وبرگشتهای
چندین باره دارد
او درباره جزئیات صعود به اورست و مسیر رسیدن به بام جهان میگوید: «برای رسیدن به اورست باید از چهار کمپ بگذرید. از بیس کمپ میروید به کمپ یک و ارتفاع میشود 6 هزار متر. از کمپ یک به کمپ 2، ارتفاع میشود 6500 متر، کمپ 3 ارتفاع 7 هزار و 100 متر و بعدش هم به منطقه مرگ میرسیم که اکسیژن به شدت کم و احتمال فوت بالاست یعنی کمپ 4 با ارتفاع 8 هزار متر. بعد از آن به سمت قله میرویم که ارتفاعش 8848 متر است. پروسه صعودهای 8 هزار متری به این صورت است که ما باید «همهوایی» انجام بدهیم و اینطور نیست که از بیس کمپ برویم کمپ یک، سپس کمپ دو و... تا برسیم به قله. ما باید از بیس کمپ برویم به کمپ یک، دوباره برگردیم به بیس کمپ. باز از بیس کمپ برویم کمپ یک، سپس کمپ 2، دوباره برگردیم به بیس کمپ. این پروسه ممکن است دو یا سه روز طول بکشد. در واقع کوهنوردان چند بار تا ارتفاع 6 هزار متر یا بیشتر میروند، باز دوباره برمیگردند به نقطه اول یا همان بیسکمپ تا مغز با کمبود اکسیژن در ارتفاعات بالا هماهنگ شود و برای صعود نهایی مشکلی ایجاد نشود.»
اولین نفر به قله اورست رسیدم
دهقان درباره روز صعود نهایی به اورست و رسیدن به هدفش میگوید: «گروه ما 30 نفر بود از کشورهای مختلف آمریکایی و اروپایی و من سرپرست یکی از تیمهای گروهمان بودم. ما ساعت 19:30 از کمپ 4 حرکت کردیم و 7:30 روز بعد رسیدیم به قله و من اولین نفر بودم که موفق به این کار شدم. علاوه بر کوهنوردی، عکاسی هم میکنم و داور چندین جشنواره عکاسی بوده و جوایزی هم برده ام. بنابراین معمولا در زمان صعود، دوربین و گوشی دمدستم هست تا از فضا و شرایط عکس بگیرم و لحظات را ثبت کنم. وقتی نزدیک قله اورست بودم، دیدم یک لایه یخ روی لباسم شکل گرفته و قطرش نزدیک به یک سانتی متر بود. در آن شرایط نمیتوانستم زیپ کاپشن را پایین بکشم تا بتوانم دوربینم را دربیارم. بنابراین کمی صبر کردم تا آفتاب بیرون بیاید چون نزدیک طلوع خورشید بود و میخواستم مقداری از این یخها آب شود. بالاخره توانستم روی قله، زیپ کاپشنم را باز کنم و پرچم ایران و پرچم مظلوم حسین(ع) را که همراهم بود، درآوردم و حدود 25 دقیقه روی نوک قله اورست نشستم. بعد از اینکه با پرچم ایران عکس گرفتم، اینقدر خوشحال شدم که احساس کردم الان یک ایران یعنی همه 85 میلیون هموطنم روی بام دنیا ایستادهاند. آرامش عجیبی در آنجا وجود دارد که توصیف آن با کلمات سخت است.»
از گروه ما
کلا 7 نفر به قله اورست رسیدند
او درباره این که چند نفر موفق به صعود شدند، میگوید: «از 400 نفر کوهنوردی که برای صعود آمده بودند، 150 نفر کرونا گرفتند و برگشتند، 100 نفر هم قبل از صعود نهایی وقتی شرایط را دیدند، انصراف دادند. از تعدادی که ماندند، پنج نفر فوت شدند که یک نفرشان، پنج بچه داشت. یکی دیگر از کوهنوردان هم بعد از انصراف از صعود و در حال برگشت فوت کرد. چندین نفر هم هنگام صعود سرمازده شدند و صورت آنها به قدری سیاه شد که با بالگرد به پایین انتقال یافتند. بنابراین تعدادی هم موفق به صعود به نوک قله نشدند و از گروه 30 نفره ما، فقط 7 یا 8 نفر به قله اورست رسیدند.»
روی قله بودم که خبر فوتم منتشر شد!
یکی از اتفاقات عجیب دیگر این سفر، پخش شدن شایعه فوت دهقان در یکی از کمپهای اورست بود. ظاهرا بعد از اینکه چند روزی از او خبری نمیشود، میگویند که فوت کرده است. خودش در این باره میگوید: «در ارتفاعات آنجا ما به اینترنت دسترسی نداشتیم. من در همان بیسکمپ هم فقط بعضی روزها اینترنت داشتم، در کمپهای بالاتر که اصلا اینترنت نبود. در ضمن، اینترنت بسیار گران بود و من در آنجا نزدیک به هشت میلیون تومان فقط اینترنت خریدم. بنابراین ما فقط در بیس کمپ اینترنت داشتیم، آن هم به شرط این که هوا خوب بود، ابری نبود و... . در مدتی که من به نت متصل نبودم، دو همنورد من فوت کردند و این خبر از طریق بیسیم به بیسکمپ رسید و از آنجا در فضایمجازی پخش شد. همان موقع خبر فوت من را هم بعضی پیجها اعلام کرده بودند و حتی به جامعه کوهنوردی اصفهان تسلیت گفته بودند! شرایط بسیار سختی برای خانواده و اطرافیانم ایجاد شده بود اما خدا را شکر، به محض دسترسیام به اینترنت، مشخص شد که شایعه بوده است.»
هزینه صعود یکمیلیارد و 200 میلیون شد
او درباره هزینه های این سفر هم میگوید: «برای این صعود، شش حامی مالی داشتم که آنها تقریبا 40 درصد هزینههای من را تقبل کردند و 650 میلیون تومان باقی مانده را خودم پرداخت کردم که مجبور شدم خانه خود درملک پدری را برای جور کردن آن بفروشم. فقط در حدود 70 میلیون بلیت هواپیمای رفتوبرگشت من شد. یک سری تجهیزات کوهنوردی هم نیاز داشتم که آنها هم با افزایش قیمت دلار، خیلی گران شدند. لازم میدانم از نهادها و سازمانهایی که من را یاری کردند مانند شهرداری اصفهان، شرکتهای فولاد مبارکه، قایا، شرکت اکشن، شرکت کفش شرپا و فروشگاه سیاهکمان، تشکر و قدردانی کنم. در مجموع این سفر برای من، یک میلیارد و 200 میلیون تومان هزینه داشت. این را هم بگویم که برای این صعود از وسایل ایرانی استفاده کردم، مثلا کل پوشاک من ایرانی بود از شلوار و پیراهن لایه زیر بگیرید تا کلاه و کاپشن مخصوص من و...».
آب برف مینوشیدم و غذای آبپز میخوردم
دهقان درباره غذاها و نوشیدنیهایی که در آن دو ماه مصرف میکرده، میگوید: «تغذیه در ارتفاع بسیار مهم است. هرچه ارتفاع بالاتر میرود، اشتهای انسان کور میشود و میل به غذا ندارد. البته من شخصا به خوبی در ارتفاع همهوا میشوم و خوراکم بد نیست. غذاهایی که در آنجا میخوردیم، غذاهای مردم نپال بود. غذای آنها بر عکس ما ایرانیها، 80 درصدش آب پز است و 20 درصد سرخکردنی. من از ایران هم یک سری تنقلات مثل آجیل، سمنو، شکلات و... با خودم برده بودم و به اصطلاح در آنجا زیاد ریزهخواری میکردم تا بدنم کم نیاورد. از لحاظ آب هم چون تمام منطقه از برف پوشیده شده، بیشتر آب برف مینوشیدیم. بعضی جاها هم که یخ بود، با کلنگ و تبر یخ را آب میکردیم، گل و لایش را صاف میکردیم و سپس میتوانستیم مقداری آب بنوشیم».
هم مهندس عمرانم و هم مدرس کوهنوردی
«شغل اصلیام مدرس و مربی کوهنوردی است. همچنین فوقلیسانس مهندسی عمران هم دارم که مهندس ناظر ساختمانها هم بوده ام اما الان متاسفانه کارهای ساختوساز خیلی کم شده است». دهقان درباره برنامه اش برای آینده هم می گوید: «از قلل هفت گانه دنیا، فقط سه موردش باقی مانده است. یک قله در جزایر اندونزی است که بام قاره اقیانوسیه محسوب میشود، یکی قله وینسون است در قطب جنوب و یک قله هم در قطب شمال است. این سه قله نسبت به اورست، اصلا سخت نیست و ارتفاع آنچنانی ندارد ولی هزینه صعود به آنها زیاد است. اگر بتوانند من را حمایت کنند، این افتخار را برای کشور به دست خواهم آورد تا به عنوان اولین ایرانی نامم در این فهرست چاپ شود که قلل هفتگانه جهان را صعود کرده است. در کل دنیا، 200 یا در نهایت 300 نفر هستند که موفق به این کار شده اند.»
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سخنگوی صنعت برق، در خصوص فیش برق نجومی برخی مشترکان پرمصرف، به افزایش 23 درصدی تعرفه برق این افراد در سال 1400 و همچنین محاسبه تعرفه 800 تومانی برای مصارف مازاد بر دو برابر الگوی مصرف این افراد خبر داد. به گزارش تسنیم، در روزهای اخیر، یکی از چهره های سینما و تلویزیون از صدور قبض چند میلیون تومانی برق منزل خود خبر داده و به نحوه محاسبه تعرفه برق اعتراض کرده است. این اظهارات، توضیحات سخنگوی صنعت برق را در پی داشت. رجبی مشهدی درباره افزایش قیمت قبوض برق مشترکان نسبت به دوره قبل گفت: با توجه به این که امسال نسبت به سال گذشته گرمای هوا بیشتر بود، میزان استفاده از وسایل سرمایشی هم بیشتر شده و چون تعرفهها پلکانی است به ازای هر 100 کیلووات ساعت افزایش برق، تعرفه برق هم افزایش مییابد.وی در ادامه، به تعرفه برق پرمصرف ها که در صدور فیش نجومی برای این مشترکان موثر بوده است اشاره کرد. طبق تعاریف وزارت نیرو در ایام گرم سال و در مناطق عادی، سقف مجاز مصرف برای آن که یک مشترک پرمصرف تلقی نشود، 300 کیلووات ساعت در ماه است. در صورتی که مصرف مشترک از این میزان بیشتر شود، فرد پرمصرف تلقی می شود و بر این اساس ۱۶ درصد تعرفه آنها افزایش مییابد. تازه این رقم علاوه برافزایش 7 درصدی قیمت برق در ابتدای اردیبهشت هر سال خواهد بود. به گفته رجبی مشهدی، از 30 میلیون مشترک خانگی هم اینک 800 هزار مشترک، پر مصرف هستند.اما اظهارات سخنگوی صنعت برق حاکی از تعریف یک تعرفه خاص دیگر برای گروهی که می توان آن ها را بسیار پر مصرف نامید نیز هست. بر این اساس، امسال آن دسته از مشترکانی که بیش از دو برابر الگو یعنی ۶۰۰ کیلووات ساعت در ماه مصرف دارند، باید هزینه برق مازاد بر این مقدار را با تعرفه ای که معادل با قیمت متوسط خرید برق تضمینی از نیروگاه های تجدیدپذیر است، بپردازند. این رقم به ازای هر کیلووات ساعت ۸۰۰ تومان است.
شرکت برق در پاسخ به گلایه برخی مشترکان درباره بالا بودن قیمت قبوض دوره اخیر، دلیل آن را بالا بودن مصرف اعلام کرد
توپ افزایش قیمت برق در زمین مصرف کننده
نوید زنده روحیان/تعدادی پیام مردمی به روزنامه خراسان ارسال شده که حاکی از تعجب شهروندان از هزینه بالای قبوض خدماتی است. برخی ادعای افزایش قیمت چشمگیر و چندین برابری بهای قبوض برق را کرده اند که گاهی تا 10 برابر هزینه های قبلی نیز اعلام شده است. مثلا در یکی از همین پیام ها اشاره شده که در یک منزل مسکونی با متراژ کم در دوره قبل 100 هزار تومان قبض برق آمده اما در این دوره به یک باره با همان میزان مصرف چیزی در حدود 600 هزار تومان باید بپردازد. این در حالی است که مشترکین پر مصرف تر قبض های میلیونی را هم تجربه کرده اند اما مدیران صنعت برق توپ قیمت های بالا را در زمین مردم می اندازند و افزایش مصرف را علت افزایش قیمت قبض های نجومی می دانند. حسن حشمتی، سخنگوی صنعت برق خراسان رضوی درباره این افزایش قیمت ها می گوید: ما در صنعت برق به صورت غیرمتعارفی افزایش قیمت نداشتیم و این افزایش مبالغ دو علت عمده دارد، اولین علت این است که در تابستان به عنوان پیک بار مصرف تعرفه محاسبه بهای برق از 9 ماه دیگر سال متفاوت است و به صورت پلکانی هم با توجه به میزان مصرف میزان افزایش قیمت نیز محاسبه می شود، علت دوم این است که امسال با توجه به گرمای هوا مصرف برق نیز بالاتر بوده است. این دو عامل هر دو دست به دست هم داده است تا قیمت ها تغییر کند.وی می افزاید: ما در مصارف بخش خانگی و ... یک الگوی مصرف داریم که اگر از الگوی مصرف بالاتر استفاده شود افزایش قیمت به صورت تصاعدی محاسبه می شود.حشمتی در پاسخ به این سوال که با توجه به این که دوره قبلی نیز در فصل گرما بوده با چه معیاری این تفاوت فاحش اتفاق افتاده است ؟ بیان می کند:قبض قبلی در ابتدای تابستان بوده اگرچه گرمای هوا زودتر هم شروع شده بود اما به نسبت گرمای تیرماه به عنوان اوج مصرف بار نبود، ساز و کار محاسبه قیمت نیز پشت قبض برق مشترکین یا لینک آن در پیام ارسالی موجود است. به هرحال عدالت نیست از کسانی که مصرفشان بیشتر است هزینه آن را نگیریم.وی در پاسخ به این سوال که دقیقا شکل محاسبه قیمت برق به چه صورت است و چرا این مدل محاسبه قیمت تا این اندازه غیر قابل محاسبه، نامشخص و مبهم است ، خاطرنشان می کند: در روش محاسبه قبض برق به هیچ عنوان نمی توان گفت که چرا یک مشترک با مشترک دیگری تفاوت دارد چون شرایط محاسبه کاملا متفاوت است و به مسائل مختلفی بستگی دارد و در هر پلکان تفاوت هایی دارد که به صورت موردی باید آن را بررسی کرد، این امکان ندارد که به یک باره قیمت بهای برق شش برابر شود. باید هر فردی که اعتراض دارد مراجعه کند تا جداگانه بررسی شود.حشمتی در واکنش به این موضوع که آیا این امکان وجود دارد که در شرایط فعلی همه این افراد بخواهند به اداره برق مراجعه کنند، بیان می کند: اصلا این طور نیست که اگر این اعلام انجام شود جلوی اداره برق تجمع شود، تعداد این افراد اصلا به این اندازه نیست. اعلام کنید هرکس مشکلی در این زمینه دارد مراجعه کند تا بررسی کنیم، ادارات وظیفه بررسی دارند.سخنگوی صنعت برق استان در پاسخ به این سوال که آیا قبول دارید نحوه محاسبه بهای برق ابهام دارد و برای عموم مشخص نیست و گنگ است و در ماهی که 10 روز آن هم خاموشی های ساعتی بوده این حجم افزایش قیمت روی اعصاب مردم است، تصریح می کند:من قبول دارم سیستم تعرفه وزارت نیرو ساده نیست و هرکسی که مراجعه کند متوجه نمی شود و قبول دارم که یک سیستم محاسبه پیچیده است اما تا حدی که می توانستیم روی قبوض به شکل ساده توضیحاتی را داده ایم که حداقل مشترک بعد از دو سه بار خواندن تا 80 درصد پاسخش را دریافت کند.حشمتی توضیح می دهد: هزینه برق بر اساس کیلووات ساعت محاسبه می شود اما بازه زمانی، ساعت اوج بار و فصل و خیلی معیارهای دیگر هم مهم است تا این قیمت پایه مشخص شود، بعد از آن در هر پلکان که قرار گیرد بر همان اساس مشخص می شود، حالا آن مصرف پایه یک بار دیگر با توجه به ضریب های مشخص هر پلکان ضرب در قیمت واحد همان قسمت می شود و مجموع همه این ها با هم مصرف پایه را نشان می دهد و بعد از آن 7 درصد افزایش سالیانه به آن اضافه می شود و هرچه این مصرف بالاتر باشد مبلغ نیز به صورت تصاعدی در هر پلکان افزایش می یابد. مثلا در پله های پایین افزایش قیمت 10 درصد و در پله های بالا 40 درصد است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر

الهه آرانیان- در دورهای که نه از فراوانی شبکههای تلویزیونی خبری بود و نه از گسترش فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، تلویزیون با همان چند شبکهای که داشت، بیش از اینکه به فکر تبلیغ انواع و اقسامِ نوشیدنیها و تنقلات و کفش و فرشِ راحت و... برای مخاطب باشد، به راحتی و آرامشِ روان و ذهنِ او فکر میکرد. صحبت از دهههای هفتاد و هشتاد است؛ زمانی که هنر و ادبیات این سرزمین، جایِ بیشتری در تلویزیون داشت و برنامهسازان با امکانات محدودشان، برنامههای جریانساز و تأثیرگذارِ فرهنگی میساختند؛ تولیداتی که هنوز هم پس از گذشت سالها، نامشان برای علاقهمندان فرهنگ و هنر آشناست و این روزها جای خالیشان بهشدت احساس میشود. در این مطلب به سراغ برنامههای خاطرهساز و به اصطلاح نوستالژیکِ ادبی و هنری تلویزیون رفتهایم.
در سال 1368 وارد عرصه ترانهسرایی شد و آثار مهمی از جمله آلبوم «شبانگاهان» با صدای عبدالحسین مختاباد، تصنیف مجموعه تلویزیونی «آوای فاخته» با صدای محمد اصفهانی و... را پدید آورد. ساعد باقری که سراینده سرود ملی جمهوری اسلامی ایران هم هست، در زمینه اجرای برنامههای ادبی سابقهای درخشان دارد و صدا و تصویرش برای دوستداران فرهنگ و ادبیات آشناست. یکی از برنامههای مهم ادبی تلویزیون که ساعد باقری تحقیق، پژوهش و اجرایش را برعهده داشت، برنامهای بهنام «تماشاگه راز» بود که در سالهای آغازین دهه هفتاد در 120 قسمت پخش شد. باقری در این برنامه مخاطبان خود را با سبک هندی که یکی از سبکهای مهم شعر فارسی است و بزرگانی مانند صائب تبریزی و بیدل دهلوی آن را به اوج رساندهاند، آشنا کرد. این شاعر از سال 98 خواندن مثنوی را به همت بخش صوتی نشر نیستان آغاز کردهاست؛ پیش از این هم متونی مانند گنجینهالاسرار عمان سامانی و بوستان سعدی را برای همین انتشارات خوانده بود. باقری در ماه رمضان سال 1398 اجرای برنامه سحرگاهی شبکه چهار به نام «سحوری» را برعهده داشت، اما علاقهمندان شعر و ادبیات دوست دارند او را در قامت مجری یک برنامه ادبی هم ببینند.
همه او را با عبارت «بینندگانِ جان» میشناسیم؛ محمد صالح علا، چهره نجیبی که چند سالی است از دیدنش در قاب تلویزیون محروم ماندهایم. یکی از برنامههای مهم فرهنگی که صالح علا اجرایش را در کنار کارشناسهایی مانند محمد رحمانیان، رشید کاکاوند، فریدون جیرانی، بهرام عظیمی و... به عهده داشت، برنامه «دو قدم مانده به صبح» بود که از مرداد 1386 از شبکه چهار پخش میشد. سازندگان این برنامه سعی داشتند آن را به یک پاتوق فرهنگی و هنری تبدیل کنند و موفق هم شدند. «دو قدم مانده به صبح» تا اوایل سال 90، در چند دوره مختلف به موضوعات روز ادبی و هنری پرداخت و با استقبال خوب مخاطبان از طیفهای گوناگون مواجه شد. دیگر برنامه فرهنگی و شبانه شبکه چهار که با اجرای صالح علا همراه بود، «چشم شب روشن» نام داشت که از سال 1395 کار خود را آغاز و تا حدودی از سبک «دو قدم مانده به صبح» پیروی کرد. اجرای بخشهای مختلف این برنامه از جمله تئاتر، سینما، ادبیات، موسیقی و... را کارشناسهایی مانند علیرضا بدیع، رضا مهدوی و محسن دایی نبی به عهده داشتند.
شاید علاقهمندان به هنر موسیقی، سنتورنوازی رضا شفیعیان و خوانندگی علیرضا افتخاری با اجرای سهیل محمودی در برنامه «نغمه بهاران» را که نوروز 1379 از تلویزیون پخش میشد، به خاطر بیاورند. استقبال خوب مخاطبان از این برنامه، سنگ بنای «با کاروان شعر و موسیقی» را گذاشت. این برنامه که پنجشنبهشبها از شبکه دو پخش میشد، با دعوت از چهرههای شاخص هنر از جمله موسیقی، خوشنویسی و ادبیات کشور به موضوعات روز میپرداخت. پخش آواز و موسیقی ایرانی بین بخشهای مختلف برنامه به انتقال آرامش به مخاطب کمک میکرد. شعرخوانیهای سهیل محمودی با صدای آرام و بیانی دلنشین و نیز نکتهگوییهای او درباره شعری که میخواند، از جذابیتهای این برنامه شبانه بود. با کاروان شعر و موسیقی به تهیهکنندگی برادران مناجاتی از سال 1381 تا 1387 پخش میشد و گروه سازنده آن سعی داشت برنامه به ورطه تکرار و روزمرگی نیفتد. با کاروان شعر و موسیقی خیلی از نوجوانها و جوانهای آن دوره را به موسیقی و ادبیات علاقهمند کرد.
واژه «مشاعره» را که میشنویم، ناخودآگاه تصویرش در ذهنمان تداعی میشود. دکتر اسماعیل آذر سالهاست که با صدای گرمش در تلویزیون، برنامههای ادبی و به ویژه مشاعرهها را اجرا میکند. سری برنامههای مشاعره با اجرا و کارشناسی این استاد زبان و ادبیات فارسی از برنامههای دیرینه تلویزیون است که هنوز هم مخاطبان خاص خود را دارد. اما شاید یکی از دورههای برجسته و درخشان «مشاعره»، به سال 1390 و حضور ژاله صادقیان به عنوان مجری در کنار دکتر آذر باشد. صادقیان که سالهاست به عنوان گوینده و مجری در رادیو و تلویزیون فعالیت میکند، مهارت و تبحر فوقالعادهای در اجرای متون ادبی دارد. یکی دیگر از نقاط قوت این دوره از برنامه، حضور افراد از سنین مختلف و رقابت در قالب مشاعره بود. ژاله صادقیان در گفتوگو با ایسنا در سال 90، استقبال مخاطبان از این برنامه را اینگونه توصیف کرده بود: «هنگامی که مردم از مشاعره صحبت میکنند انگار درباره نان شبی سخن میگویند که اگر نباشد گرسنه میمانند. حتی شنیدهام بسیاری از بینندگانی که در ساعت پخش برنامه در خانه یا پای تلویزیون نیستند، آن را ضبط میکنند تا بعداً ببینند».
از دکتر اسماعیل آذر، استاد زبان و ادبیات فارسی و مجری برنامه «مشاعره» که این روزها از شبکه هفت سیما پخش میشود، درباره چرایی نبود برنامههای فرهنگی و هنری جریانساز و تأثیرگذار در سالهای اخیر پرسیدیم که گفت: «من هر موقع که طرح برنامه ادبی پیشنهاد میکنم، راهها برایم باز است، صدا و سیما همیشه آمادگی داشته است و حداقل برای من که اینطور بوده. هر چه هست از طرف ماست که اقبال نمیکنیم. زمانی که آقای شاهآبادی، معاون صدا بودند به دعوت ایشان به رادیو رفتم و بیش از هفت هشت هزار دقیقه کار فاخر برای رادیو تولید کردم و گلستان و بوستان سعدی را خواندم. الان هم دارم هفتپیکر نظامی را میخوانم و حدود پنج، شش هزار بیت این اثر را خوانده و معنی کردهام. حدود 100 برنامه مشاعره رادیویی برای بچهها تولید کردیم و تا جایی که توان داشتهام در زمینه ادبیات فارسی کار کردهام». او ادامه میدهد: «من شاید غیر از چند ساعتی که به ورزش و استراحت اختصاص میدهم، بقیه وقتم صرف مطالعه و پژوهش میشود؛ روزانه 8-7 ساعت کتاب از ادبیات ایران و جهان را میخوانم و مطلب مینویسم. سعی میکنم هر روز ذهنم را نوتر کنم و مطالبی را به بینندگانم ارائه دهم که تکراری و خستهکننده نباشد؛ مطالبی که به درد مخاطب بخورد و گرهی را باز کند. برای همین معمولاً برای چنین کارهایی آمادگی دارم». دکتر آذر از تازهترین برنامهاش برای تلویزیون هم خبر داد و گفت: «هماکنون برای سیما در حال تهیه برنامهای 8-7 دقیقهای هستم که شاید تمام ادبیات ما را برای یک سالِ تلویزیون دربرمیگیرد. از هر متنی و کتابی، چند بخش آن خوانده میشود که تمام شبکهها بتوانند پخش کنند. بنابراین دائم نظم و نثر فارسی جاری است، همراه با معنویت و حکمت و خردمندی. چون مطالبه رهبرانقلاب هم هست که زبان فارسی، این میراث فرهنگی و معنوی باید حفظ شود. من این روزها در حال مطالعه و تحقیق برای این کار هستم».
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دانشگاه علوم پزشکی مشهد با تاکید بر شرایط همچنان سخت و قرمز کرونایی:
بهبودی نیا/ اگرچه بنا به اعلام کارشناسان از تعداد مبتلایان و فوتی ها در برخی شهرها کاسته شده اما روند افزایشی این بیماری در تعدای از شهرستان های استان شدت گرفته است. بنا به اعلام کارشناسان روند تاخت و تاز بیماری کرونا دلتا در استان و مشهد همچنان ادامه دارد. سخنگوی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این زمینه به «خراسان رضوی» گفت: برایند کلی استان همچنان قرمز است و ضریب بستری استان به ازای هر صد هزار نفر جمعیت بین 10 تا 12 نفر بستری است که این عدد، عدد بالایی است. وضعیت مشهد اکنون هنوز نزولی نبوده بلکه به ثبات رسیده و برای اعلام نظر درباره نزولی بودن وضعیت استان و مشهد باید تا هفته آینده صبر کنیم. رحیمی تاکید کرد: شرایط تغییری نکرده و همچنان در وضعیت سخت و قرمز بهسر میبریم، هم اکنون در استان ۳۲۴۰ بیمار و در بخش مراقبتهای ویژه ۶۶۹ نفر بستری هستند. وی تصریح کرد: اگرچه وضعیت شهر مشهد دارای ثبات است ولی شهرستان های دیگر استان روند صعودی را در میزان ابتلا و بستری بیمار در پیش گرفته اند که این موضوع برای تمام استان نگرانی هایی را ایجاد می کند. رحیمی گفت: پیک پنجم کرونا در شهر مشهد زودتر از دیگر شهرستان ها شروع شد و اکنون مشهد از نظر میزان ابتلا به ثبات رسیده است و فعلا شاهد روند افزایشی نیستیم، وضعیت مشهد هم اکنون با لرزش های سینوسی همراه است و روزانه تعداد بستری ها کم و زیاد می شود، برای اعلام وضعیت مشهد و استان خراسان رضوی باید منتظر تغییرات روند شیوع بیماری در شهرستان ها باشیم.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

عبدالهی - «راهی جز اجرای نظام ارجاع و پزشک خانواده نداریم»؛ این اظهارنظر وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باردیگر پرونده خاکخورده پزشک خانواده را باز کرد؛ پروندهای که طبق اظهارات دکتر «بهرام عیناللهی» مزیتهای بسیاری همراه خود دارد اما 10 سال است که اجرای آن متوقف شده و طبق پژوهش های انجام شده اجرای طرح تحول سلامت و صرف اعتبارات هنگفت برای آن یکی از دلایل مهم ناکامی طرح پزشک خانواده بوده است .
اجرای طرح پزشک خانواده از سال 1384 کلید خورد؛ طرحی که قرار بود ساختار نظام سلامت کشور را منظم کند تا ما هم همانند بیش از 60 کشور دنیا، برای هر خانواده یک پزشک عمومی مستقیم داشته باشیم. تجربه جهانی ثابت کرده بود که ارتباط مستقیم هر خانواده با یک پزشک مزیتهای فراوانی دارد: ارتباط مستمر با پزشک و نظارت کامل بر پرونده سلامت خانواده، کاهش هزینههای غیرضروری درمان، ارجاع بیمار به پزشکان متخصص در صورت نیاز، کنترل مراجعات غیرضرور به بیمارستانها و ... .
محمد اکبری- «سیدمسعود خاتمی» عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، در گفتوگو با خراسان اظهار کرد: کمیسیون بهداشت و درمان مجلس حامی احیا و اجرای سراسری طرح پزشک خانواده در کشور است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

پس از موفقیت فصل اول «نون خ» و استقبال مخاطبان از این مجموعه، سعید آقاخانی فصل دوم این مجموعه را جلوی دوربین برد و نوروز امسال هم «نون خ 3» از شبکه یک پخش شد. فصل سوم این سریال نیز مانند دو فصل قبلی مورد توجه قرار گرفت و با 82 درصد بیننده، به عنوان پرمخاطبترین سریال نوروز اعلام شد. اکنون «نون خ» نیز مانند «پایتخت» به یکی از برندهای تلویزیون تبدیل شده است. «نون خ 4» یکی از گزینههای تلویزیون برای پخش در نوروز سال آینده است. باید دید سعید آقاخانی همچنان در فصل چهارم نیز کیفیت خوب سریالش را حفظ خواهد کرد؟
پژمان جمشیدی با نقش خوب و جذاب «فریبرز باغبیشه» در سریال «زیرخاکی»، یکی از چهرههای موفق تلویزیون در شش ماه اول سال است. او که تا پیش از این سریال به کارگردانی جلیل سامان به عنوان بازیگر آثار گیشهپسند شناخته میشد، با بازی خوب خود در این نقش ظرفیت جدیدی از تواناییاش در ژانر کمدی را نشان داد. جمشیدی در نقش «فریبرز» بازی کاملا متفاوتی نسبت به دیگر بازیهای خود داشت و حضورش در این سریال مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. «زیرخاکی 3» نیز مانند «نون خ» یکی از گزینههای تلویزیون ویژه نوروز 1401 است، اما فعلا خبری از آن نیست.
داریوش فرضیایی پس از سالها برنامهسازی برای کودک و نوجوان، نزد مخاطبان هدف خود و حتی بزرگ سالان محبوبیت فراوانی به دست آورده و جایگاه ویژهای در تلویزیون دارد. معمولا نتیجه همکاری او با احمد درویشعلیپور در مقام کارگردان، بسیار موفق بوده و مجموعههای نمایشی یا برنامههایی که آنها به همراه گروه سازنده خود تولید کردهاند، ساختار جدید و جذابی داشته و با استقبال مواجه شدهاند. تازهترین محصول این گروه، «کلبه عمو پورنگ» است که بازیگران آن با گریم و لباسهای جالبی، در نقش حیوانات و حشرات ظاهر شدهاند. این مجموعه در کنار جذابیت، آموزنده نیز است.
برنامه «دورهمی» در سری پنجم به دلیل دعوت از چهرههای تکراری و گفتوگوهای تکراری، یکنواخت شده بود و نیاز به تغییر و تحول داشت. مهران مدیری نیز بارها وعده تغییر داده بود، تا این که این وعده امسال عملی شد و سری جدید «دورهمی» در قالب «مسابقه اطلاعات عمومی» از خردادماه روی آنتن رفت. هرچند که این مسابقه نسخه ایرانی یک مسابقه خارجی بود، اما تحول اساسی در ساختار «دورهمی» و اجرای خوب مهران مدیری در این مسابقه، باعث شده او را جزو چهرههای موفق در طول این شش ماه بدانیم. مدیری پس از ماه صفر با این مسابقه به تلویزیون بازمیگردد.
یکی از پرحاشیهترین سریالهای تلویزیون در شش ماه ابتدایی سال، «یاور» است. بسیاری از اتفاقات قصه تناسبی با واقعیت نداشت و ایرادهای فیلم نامه باعث میشد ماجراهایی که در سریال اتفاق میافتاد برای مخاطب باورپذیر و منطقی نباشد. شخصیت داریوش ارجمند به نام «یاور چلویی» شباهتهایی به شخصیت «حشمت فردوس» در «ستایش» داشت و بازی او در «یاور» کاملا یادآور بازیاش در «ستایش» بود. علاوه بر این که سریال در جلب رضایت مخاطب موفق نبود، داریوش ارجمند هم به عنوان بازیگر خودش را تکرار کرد ، در نتیجه این سریال هیچ دستاوردی برای او نداشت.
علیرضا افخمی پس از چند سال دوری از ساخت سریالهای ماورایی، سال گذشته مجموعه «احضار» را جلوی دوربین برد. این کارگردان با ساخت سریالهای پرمخاطبی مانند «او یک فرشته بود»، «پنجمین خورشید» و «پنج کیلومتر تا بهشت» کارنامه قابل دفاعی در ژانر ماورایی داشت، اما با «احضار» نتوانست موفقیت پیشین خود را تکرار کند. پیامهای مستقیم و شعاری سریال برای نقد رمالی و اعتقاد به خرافات و بازی ضعیف بازیگران از نقاط ضعف این مجموعه بود. هرچند که «احضار» با 43 درصد مخاطب پربینندهترین سریال ماه رمضان امسال بود، اما رضایت مخاطبان را جلب نکرد.
ساخت فصل دوم «دودکش» به دلیل استقبال مخاطبان از «دودکش 1» و «پادری» خبر مهمی بود و این سریال جزو برگهای برنده تلویزیون به حساب میآمد، اما «دودکش 2» ساخته برزو نیکنژاد نتوانست خاطره خوب فصلهای قبلی را تکرار کند. بخش زیادی از سریال به کل کل تکراری هومن برقنورد و بهنام تشکر با یکدیگر میگذشت. علاوه بر این تکرار، حضور بهنام تشکر در قصه نسبت به دو فصل قبلی کم رنگتر شده بود و شخصیت «بهروز» جای آن را گرفته بود که این موضوع هم لطمهای به سریال زد و در نهایت زوج کمدی «فیروز» و «نصرت» در «دودکش 2» موفق ظاهر نشدند.
شیوع کرونا و محدودیتهای اجباری آن، تولید برنامهای مانند «خندوانه» را با مشکلات اساسی مواجه کرد و اجازه نداد ایدههای جدید برنامه عملی شود. در این شرایط «خندوانه» که معمولا به عنوان برنامهای متفاوت و ساختارشکن شناخته میشد، با ایدههای تکراری مانند «ادابازی» نتوانست از یکنواختی نجات پیدا کند و «جناب خان» تنها برگ برنده برنامه بود. این برنامه در بهار امسال تنها 36 درصد بیننده داشت که برای «خندوانه» عدد کمی است. ابتلای رامبد جوان و تعدادی از عوامل برنامه به کووید – 19 نیز باعث شد ادامه تولید «خندوانه» ممکن نباشد و سری جدید ناگهان تمام شود.
اکبر عبدی بهار امسال با مجموعه کمدی «روزهای آبی» به تلویزیون بازگشت. این مجموعه چندان دیده نشد و مورد استقبال قرار نگرفت، اما نقش این بازیگر هم در سریال تکراری بود. عبدی در نقش شخصیت «ماشاءا...خان» به عنوان رئیس سودجوی شورا در یک روستا حضور متفاوتی در سریال نداشت، لحن صحبت کردن و گریم تکراری او نیز یادآور بعضی از نقشهای قبلیاش بود. اکبر عبدی به دلیل بیماری، نتوانست بازی در «روزهای آبی» را به پایان برساند و برخی سکانسهای او حذف شد. شاید اگر او امکان بازی در «نون.خ 3» را داشت و از حضور در آن انصراف نمیداد، نتیجه متفاوتی برایش رقم میخورد.
تا به حال زوج حمید لولایی و مرجانه گلچین را در چند سریال دیدهایم. آخرین سریالی که با حضور این زوج ساخته شد، مجموعه کمدی «بوتیمار» است. مرجانه گلچین در این سریال طبق معمول در نقش مادر دلسوز اما عصبی قصه ظاهر شد. او در این سریال هم مانند بسیاری از بازیهایی که از او دیدهایم، با حرکات تند و فراوان دست صحبت میکرد، همان لحن خاص همیشگی خودش را داشت و حتی میمیک صورتش نیز برای مخاطب کاملا آشنا بود. حمید لولایی نیز نقش ویژه و متفاوتی در سریال نداشت و کنار مرجانه گلچین تکراری بود. «بوتیمار» هم قصه پرماجرا و جذابی نبود و دیده نشد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
دیدگاه شما | 1 نظر













.jpg)
